درنگی بر نوشته ء محترم جلیل پرشور در سایت خبری افغانستان نیوز
نوشته ء: داکتر حمید الله آسیابان نوشته ء: داکتر حمید الله آسیابان

 گذری از کو چه های پر از لای ولوش

 

دریکی از روز های آغاز بهاری که آفتاب نور پر درخشش را سخاوتمندانه بر زمین وزمان می افگند

پدرم که شاگرد آسیابان بود، از شهر برگشت  وبرای من که دانش آموز صنف سوم مکتب بودم، برای نخستین بار یک جوره بوت خرید وباخود آورد .من کلاس های اول و دوم مکتب را با پای لچ به پایان رسانیدم وپدرم به پاس اول نمره گی ام نخستین بار برایم یک جوره بوت لیلامی خرید وبا خود آورد . روزشنبه هنگامیکه میخواستم به مکتب بروم آسمان غرید وخشم اش را با باران شدید ی نمایان ساخت. تمام کوچهء را که ما درآن زندگی میکردیم  از لوش ولای پر ساخت . خواستم تا بوت هایم را بپوشم وبه مکتب بروم. دم دروازهء حویلی ایستادم با خود اندیشیدم ، که اگر بوت هایم را بپوشم گل آلود میشود ودر مکتب باید به هم صنفی ها یم نشان بدهم که من هم به خانوادهء بوت پوش ها پیوسته ام . درنگی کردم بوت هایم را زیر بغلم گرفتم  ودر میان گل ولای پای لچ به مکتب رفتم . هرکسی که مرا می دید میخندید ومیگفت:« بوت برای پای است، یا پای برای بوت». بی پروابه نیشخند ها  براه ام ادامه دادم  دم دروازه مکتب که رسیدم  پا هایم را شستم. بوت هایم را پوشیدم وبا بوت های پاک به صنف رفتم.

اما هنگامیکه خامهء رفیق گرانقدر جلیل پر شور را در سایت افغانستان نیوز  خواندم. اندیشیدم که حالا   چی کنم واز این کوچهء پر از لای ولوشی که فرا خور کرده است چگونه بگذرم .پای لچ ویا با کفش هایم ؟

شخصی را پرسیدند : «اسمت چیست ؟ » گفت: « شیر بهادر حمله» گفتند: « برادر خوت را معرفی میکنی یا ما را میترسانی؟» من ندانستم که رفیق گرانقدر جلیل پرشور با نشر این خبر(؟) که خبر درست ودقیق آن در سایت مشعل بازتاب گردیده است، خودش را معرفی کرده و یا ما  را تر سانیده است  ؟؟؟.

رفیق گرانقدر جلیل پرشور نوشته است :

«رفقای محترم:قبل از آنکه به مطالب اصلی صحبت خود آغاز کنم ، از رئیس جلسه انتقاد دارم که چرا یک دقیقه سکوت را بنام تمام شهدای حزبی وغیر حزبی وطن وبنام تمام رهبران فقید وشهید حزب اعلام نکرد ... تا( به رفیق محمود بریالی).»

از دید گاه این هیچمدان ؛  در فاصله بین دو جلسه اروپایی نهضت فرا گیر دموکراسی وترقی افغانستان  تنها رفیق محمود بریالی عزیز فوت کرده اند نه تمام شهیدان حزبی وغیر حزبی ورهبران فقید وشهید .هر آدم با خرد وبی خردی میداند که لازم بود تا بخاطر چنین فرزند فقید نهضت یک دقیقه سکوت اختیار گردد .

بزرگش نخوانند اهل خرد         که نام بزرگان بزشتی برد ( فردوسی)

در بخشی از نوشتهء رفیق گرانقدر پرشور آمده است:

(( اما آنچه را من میخواهم در اینجا مورد کنجکاوی قرار دهم اینست که : سخنان رفیق کشتمند واعلان اینکه در آینده در هیچ مقام وجایگاه تشکیلاتی کاندید نیستند وچشم انتظاری نیز بخاطر کبر سن وسایر مشکلات ناشی از آن ندارند ، طرف استقبال وسیع شرکت کنندگان جلسه قرار گرفت وهمه بپاس احترام ای شان( شان) که به یقین احترام رفقا در برابر رهبران وبزرگان دیروز حزب ما است ، از جای های شان بلند شدند (برخاستند)وبا کف زدن ها ممتد ، ایشان را استقبال وحمایت نمودند .)).

از دیدگاه اینجانب بپا خاستن رفقا به احترام رفیق کشتمند  گویا( به خاطر اعلان ایشان که در هیچ مقامی چشم ندارند) نبوده است بل که بپا خاستن رفقا بخاطر ارایهء بیانیه پر شکوه وپرجلال ایشان و تحلیل درستی که بمثابه یک مورخ ورزیده و سیاستمدارارزشمند از اوضاع وشرایط کنونی کشور ما کرده اند وپژوهشی که در این مورد انجام داده بودند ، بوده است .

به گواهی خودم  : رفیق پر شور عزیز !  شمادر جلسه ودرنوشتهء تان به مسایل ملی اشاره کردید وچنین میپندارید: ((درمورد وحدت ملی وتآمین برادری بین قوم ها ، فرهنگ ها ومنسوبین مذاهب ومناطق مختلف باید بگویم که فقط از طریق برابری کامل ، دوری از بلند پروازی ، خود خواهی ؛برتری جویی ویکسان قیمت دادن خود با سایرین ، میتوان بسادگی برادری بوجود آورد وضامن ریشه گرفتن وقوام وحدت ملی شد )) .

فهمیده نشد که چرا این مطلب را در جلسه ارایه فرمودید ؟. در حالیکه اگر یکبار  خود را زحمت می دادید و برنامه واساسنامه نهضت را می خواندید بزودی متوجه می شدید که در رویه دوم بند 5  چنین آمده است :

«نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان منافع افغانستان را بر منافع  قومی وگروهی مقدم میشمارد وخواهان تآمین تساوی حقوق وبرابری اقوام ساکن کشور در همه عرصه ها اعم از سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی میباشد . نهضت فراگیر هر شکل مظاهر قوم گرایی افراطی وخصومت قومی را نفرت انگیز ترین پدیده های ضد بشری

می داند وبر علیه آنها می رزمد

نخست اینکه اشتباه در نگارش ندارد ودوم اینکه واژه های نامآنوس چون منسوبین مذاهب ، یکسان قیمت دادن خود ؟ وضامن ریشه گرفتن وقوام وحدت ملی ؟  که معنا های آنرا حضرت فیل هم نمیداند . بکار نرفته است .در زبان دری تا همین اکنون بجای «منسوبین مذاهب» واژه« پیروان مذاهب» کار برد دارد . ولی معنا های: یکسان قیمت دادن... وضامن ریشه گرفتن ... را من در هیچ قاموسی  نیافتم .

خرده گیری ویا انتقاد های شما رفیق گرانقدردرمورد گزارش رفیق واصل که گویا تکراری وکلیشه ای ویکنواخت بود، نیز موردی ندارد ، زیرا نخست اینکه شما با ( چیلک انداختن) های بیمورد تان آنرا به اصطلاح تیت ودانه کردید ودوم اینکه با برخاستن های بدون اجازه تان فرصت ندادید که به انجام برسد . از نظر اینجانب گزارش بیروی اجرائیه که به یقین با سهمگیری رفقای بسیار عزیز ، باسواد ، خردورز ومبارزچون : داکتر حبیب منگل ، توده ای، داود رزمیار ، اسد کشتمند، ، پیکارگر ، طغیان ، سرخآبی واصل ودیگران فراهم شده بود سه بخش اساسی داشت : تاریخچه مختصر پدید آیی نهضت اروپایی ، کارکرد ها ودست آورد ها ، نارسایی ها وپیشنهاد ها بخاطر بیرون رفت از بن بستهای کنونی . که بادرد ودریغ شما آگاهانه ویا نا آگاهانه برآن تاختید.

واکنون توجه شما را بر اصول نگارش خامهء تان خواهانم :

بوریا باف اگرچه بافنده بود          نبرندش به کار گاه حریر

1- واژه هالیند درست نیست  زیرا در مضمون جغرافیه صنوف متوسطهء مکتب، کشور هالند بدون (ِی) یعنی (هالند ) نوشته شده پیدا است که شما جغرافیه را درست نخوانده اید .

2- کاربرد واژهء (پیرامون ) به معنی (دربارهء) نادرست است زیرا واژهء(پیرامون) بمعنای حول ، گرد،دور، حریم، حوالی، دور تا دور، گرداگرد، دور وبرو اکناف معنی میدهد به گفتهء خاقانی :

اوآتش است وجان ودل پروانه وخاکسترش

خاکستری در دامنش ، پروانه پیرامون نگر

3- واژهء (حاضرین درجلسه) نادرست است زیرا:

در زبان عربی «حاضرین» جمع مذکر(مردینه) است وحاضرات جمع موءنث(مادینه) است در آنصورت شما رفقای اشتراک کنندهء زن را از جلسه بیرون رانده اید . در زبان دری مردینه ومادینه وجود ندارد وبر طیق دستور این زبان  «حاضر» ( مفرد) و«حاضران» ( جمع) آن است  چنانیکه مولوی گفته است :

حاضران گفتند که این شه هردو را         راست گو گفتی تو ضد گو را چرا؟

4- در سطر دهم نوشته اید « بنا بر تجارب طولانی وغتی مبارزه ...» نادرست است درست آن« چنین است :

(بنا بر تجارب طولانی ومبارهء غنی که انجام داده اند )

5- در سطر 10 نوشته اید :«به پاس احترام ای شان..» نادرست است درست آن چنین است :

به پاس احترام شان

6- در سطر 17 خامه شما چنین میخوانیم :«ونشرات قبال سیاسی» شما بفرمائید که چی معنا میدهد ؟، هرکسی که معنی آنرا دانست بنویسد جایزه دریافت خواهد داشت.

7-در سطر 19 آمده است :« امورات نهضت» از دیدگاه دستور زبان دری نادرست است زیراکه:

واژه« امر» عربی است که جمع آن «امور» میشود نه در زبان عربی ونه در زبان دری جمع الجمع وجود ندارد که «امورات» شود لذا « امورات» نادرست است بهتر بود بجای آن مینوشتید که :« کار های نهضت» ویا « امور نهضت».

از اطالهء کلام میگذرم ومیخواهم به شما دوست ورفیق گرانقدر که با احساس پاک بر نار سایی ها انگشت انتقاد میگذارید به مثابه یک موسفیدی که چند پیراهن نسبت به شما زیادتر کهنه کرده ام عرض مخلصانه کنم :

رفیق عزیز فراموش نکنید که در کار کنفرانس غیر از شما نزدیک به سه صد رفیق دیگر نیز از کشور های دور ونزدیک آمده بودند . تا در کار کنفرانس سهم فعالانه گیرند ولی شما درست شش ساعت جلسه را با برخاستن ها ونشستن های با مورد ویا اکثرآ بی مورد تان بهدر دادید . هر آنچه که شما در کنفرانس فرموده اید من آنها را یاداشت کردم  که فشردهء  آن چنین است:

نارسایی ها در کار کرد ها گذشته ( که ریطی به جلسه نداشت)

چرا جلسه در هالند راه اندازی میشود ؟ پاسخ آن اینست: به همه پیدا ست که تعداد زیاد رفقای هالند اجازهء خروج از کشور را ندارند یعنی تا حال پناهندگی شان پذیرفته نشده است . از اینرو زیاد ترین رفقای نهضت با این باوراند وداوطلبانه به این  دشواری بدیدهء قدر مینگرند  تا جلسه در هالند راه اندازی شود .

دامن زدن به مسایل ودشواری های ملی – که نزدیک به نیم ساعت در این بخش سرگردان بودید .

گفتنی میدانم که رفیق عزیز !

آنتینیو گرامش  مبارز وکمونیست ایتالیایی معتقد است«که فرد ناسیونالیست به هر شکل وگونهء که باشد روشنفکر بوده نمیتواند ».

کارل پوپر بر این باور است که،« روشنفکر اید ئولوژیک وجود ندارد» .

شوپن هاور میگوید:« به کسی توهین مکن به کسی آسیب نرسان بل تا جایی که میتوانی دیگران را احترام وکمک کن ».

ما افغانهای که از کشور بریده ودر جامعهء روشنفکری غرب که دوصد سال پیش در آن انقلاب بزرگ فرهنگی پدیدار شده پناه آورده ایم به این باور هستیم :

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر       که از دیو ودد ملولم وانسانم آرزوست (مولوی)

میان ما کسی به این دشواری برنخورده است . اگر شما مشکلی دارید  . لطفآ کتاب بخوانید و بیآموزید ، نه آنکه در جاسه دامن بالا کنید وبه نمایش بگذارید ( از بی ادبی معذرت میخواهم).

ودر پایان از شما صمیمانه تقا ضا میدارم که اگر در نشست های بعدی نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان در اروپا تشریف می آوردید. لطفآ با پشتارهء از آموزش با دسته گلی از محبت  وباری از فرهنگ احترام به دیگران بیآئید . نه با تبری از تبار نفرت و بد بینی با باری از خار ووآتش وزبانی  خود مطرح گرایی . با این شیوهء که شما دارید و10 ساعت وقت گرانبهای مارا بهدر دادید جز نفرین وناسزای که در درون های ما لبریز شده اند چیزی دیگری به ارمغان نخواهید داشت .

 

 با احترام   

 

 

 

 

 

 


June 22nd, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات